مردی که تنها در خانه نشسته و با شنیدن صدای زنگ منزل و باز کردن در، با یک تمساح مواجه میشود که لباس به تن دارد و تقاضای کمک و پناه میکند. مرد هنوز از حالت بهت و تعجب بیرون نیامده که تمساح راه خود را به درون خانه میگشاید و در همان حال برای صاحبخانه شرح میدهد که از سیارهای دیگر به زمین سفر کرده و تحت تعقیب ساکنان سیارهی سومی است که با آنها رقابت اقتصادی دارند. مرد صاحبخانه هنوز متحیر است که زنگ در بار دیگر به صدا درمیآید، تمساح اهل سیارهی "زربا" دچار وحشت شده و سعی میکند خود را در حمام منزل مخفی کند. مرد بار دیگر در را میگشاید و این بار دو بوقلمون اهل سیارهی "مروا" وارد میشوند، اما جستوجوی آنها نتیجهای نداده و خیلی زود منزل را ترک میکنند. تمساح بار دیگر ظاهر شده و توضیحهایی سریع برای مرد شرح میدهد که اهالی این دو سیاره به اضافهی ساکنان سیارهی "زوکا" تصمیم دارند مردم زمین را به مصرفکنندگان وسایل شویندهی تولیدی خود تبدیل کرده و بر سر همین موضوع با هم رقابت دارند. تمساح سرانجام آن مکان را ترک میکند. چندی بعد زمین به سه منطقهی بزرگ تبدیل میشود که هر قسمت از آن به سیارهای برای فروش تولیدات پاککنندهی خویش اختصاص یافته است. کتاب پیش رو مشتمل بر چهار داستان کوتاه برای گروه سنی نوجوان، با نام همهچیز با یک تمساح شروع شد؛ روباتی که میخواست بخوابد؛ ماهوارهی یخی؛ و جهان در تخممرغ است.