این کتاب جلد دوم از ماجرای پلیسی "آلیس "است .او که دختری کنجکاو و علاقهمند به معماهای پلیسی است، در پی ماجراهایی که در جلد اول، شرح آن آمده است، همراه با پدرش به شهر "هامپتون "میرود و در آنجا سر نخهایی از محل زندگی "فلوریان "به دست میآورد" .آلیس "در مییابد که "فلوریان "در اثر تصادف، پاهایش را از دست داده و مدتی بعد مزرعهای با درختان گلابی خریده و در آن روزگار میگذرانده است .از سوی دیگر آلیس در کتاب اطلاعات شهر، خبر از وجود راهروی قدیمی و مخفی در قلعه ترابرت پیدا میکند و پس از ماجراهایی در آن محل مخفی، جعبهای حاوی مقداری عکس و نامه مییابد .اما هنگام خروج از قلعه گرفتار افرادی شرور میشود .این وقایع در حالی روی میدهد که آلیس احساس میکند، مردی همواره در تعقیب اوست" .کراجا"، وکیل ژان ترابرت با حلیهگری وارد ماجرا میشود و پس از حبس فلوریان در قلعه خود، زنی شبیه فلوریان را وارث اصلی معرفیمیکند ;اما شهادت خانم فونیمور توطئه وکیل را آشکار میسازد و سرانجام فلوریان نجات پیدا میکند .فلوریان پس از آن که از وارث بودن مطلع میشود خواهرش را در پناه خود میگیرد و در پی آن زندگی جدیدی را پی میگیرند .