در داستان حاضر که برای گروه سنی "ج" نگاشته شده، آقای "چرخشی" با وزش باد، آخرین تار موی سرش را از دست میدهد. پس از این اتفاق، هروقت سر آقای چرخشی میخوارید، راه میرفت و میچرخید و کلهاش را میخاراند و در نتیجهی این کار، فکر بکری به ذهن میرسید. کمکم همسایهها از این موضوع، با خبر شدند و....