کتاب حاضر، داستاني از نوجوانان است که با زباني ساده نگاشته شده است. نويسنده داستان دختر نوجواني را روايت ميکند که پدر و مادرش براي درمان به خارج از کشور ميروند و او ناچار است مدتي را در خانه خالهاش سر کند. در آنجا پسر نوجواني هم زندگي ميکند که ناچار است اتاقش را طي اين مدت، در اختيار دخترخاله خود بگذارد و از اين مسئله اصلاً دل خوشي ندارد. بهعلاوه، او دخترخاله را مزاحم کارهاي مخفيانه خود ميداند. بدين ترتيب جنگي پنهاني ميان اين دو درميگيرد که نتايج پيشبينينشدهاي برايشان به بار ميآورد.