در کتاب حاضر، داستانی فارسی درج شده است. ماجرای رمان، دربارة مرد جوانی به نام «ساسان» است که در زمان «پهلوی دوم» با استفاده از نفوذ پدر خود که سرهنگ ارتش شاهنشاهی است، به استخدام «ساواک» درآمده و اکنون در پی یافتن قاتل پدر که شخصی وابسته به مبارزان مذهبی بوده و در جنگلهای شمال کشور پنهان شده، راهی منطقة مذکور میشود. او به وسیلة ادعای دوستی با «زکریا» اعتماد سر سپردههای مرد مبارز را جلب کرده و با یکی از آنان راهی جنگل میشود. مرد محلّی، روزها «ساسان» را در جنگلهی اطراف گردانده و از سخنان و تعالیم مذهبی «زکریا» حکایات بسیاری را برای وی نقل میکند. تا بالاخره پس از یک درگیری متوجّه هویت واقعی «ساسان» شده و از راهنمایی وی دست میکشد. «ساسان» که اکنون علاوه بر شناخت شخصیت «زکریا» به ناگفتههایی از زندگی خویش نیز پی برده، دچار نوعی سردرگمی شده و دیگر مطمئن نیست که خواستة قلبی و حقیقیاش چه چیزی است.