«مسافر کوچولو» داستان پسربچهای است که با خواندن کتاب شازدهکوچولو سوار بر دوچرخه خود شده و در آسمان به جستوجوی شازدهکوچولو میپردازد. هرکدام از دوستان او یک مدادرنگی به او میدهند تا وقتی که شازده کوچولو را یافت از طرف آنها یک نقاشی برای شازدهکوچولو بکشد. مسافر کوچولو در میان سیارهها و ستارهها گشت و گذار میکند و دنبال ستارهای میگردد که پسرکی سفیدپوست و موطلایی روی آن نشسته است و به غروب آفتاب نگاه میکند.